اولین یلدا
یه سلام هندونه ای تقدیم به شما.دختر ناز مامان بلندترین شب سال رو دید و اولین یلداشو پشت سر گذاشت.امسال شب یلدا رو به خاطر شهادت با تاخیر بر گزار کردیم. جمعه ناهار خونه مامانم بودیم و شام خونه مادر شوهر.کیمیا خانم از طرف خانواده مادری اولین نوه و تنها نوه تشریف دارن ولی از طرف پدری یازدهمین نوه و تا الان اخرین نوه هستن(البته قابل به ذکر است که عمه کیمیا یه تو راهی دارن که اون از همه کوچولو تره). بنا برین این دو تا یلدا کاملا متفاوت برگزار شد که هر کدوم یه جور با نمکن.خونه مامان من خلوت و کیمیا تنها ولی اون طرف حسابی شلوغ و پر سر و صدا.کیمیا از بچه ها خوشش میاد و خونه مادر شوهرم حسابی بهش خوش میگذره و تا میتونه بغل عمه و عمو میره و شیطون...
نویسنده :
الهه
20:05